مروری بر یک خاطره شیرین
پسر قشنگم سلام یکسال شد که کنارمونی
منو بابایی این یکسال قشنگترین لحظات زندگیمونو کنار تو تجربه کردیم.با
تو خندیدیم وبا گریه هات غصه دار شدیم واسه در اومدن هرکدوم از دندونات
درد کشیدیم و با تب ات تب کردیم"با قدمهای کوچیک ات تاتی تاتی کردیم
وعشق کردیم از هر سانتی که قد کشیدی"عرفانم ما هستیم به عشق بودن تو.
عشق ما با وجود تو با حضور تو تکمیل شد.ما کنار تو خوشبختی واقعی رو
احساس کردیم و دلمونو به هم قفل کردیم.ما الان سه قل همسان شدیم
پسرم حرفامون"دلمون"تصمیممون همه با هم یکی شده.
بیا باهم مرور کنیم اخرین روزای انتظار و اولین روزهای وصال رو....
این سیسمونی که مامان جونی وخاله زری زحمت کشیدن
اینم بیمارستان واتاق اقا عرفان
اینم اولین روز زمینی شدن عشق ما
مرخص شدن کوچولوی مابعد از یک هفته
ورودت به خونه عزیزم
عرفان رفته حموم ده روزگی واماده شده واسه جشن
اینم کیک خوشگل روز تولد ده روزگی عرفان گلی
این هم مروری برخاطرات یک سال پیش که بر چشم برهم زدنی گذشت